Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-03@02:31:26 GMT

اگر کیوی را با پوست می‌خورید، بخوانید

تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۵۶۵۷۸

اگر کیوی را با پوست می‌خورید، بخوانید

شما کیوی را چطور می‌خورید؟ شاید شما هم مثل خیلی از افراد دیگر فقط گوشت سبز و درخشان میوه را می‌خورید و پوست قهوه‌ای آن را جدا می‌کنید. اما آیا می‌دانستید همهٔ بخش‌های کیوی خوردنی است؟ بله درست است تمام قسمت‌های کیوی قابل‌خوردن است، حتی پوست قهوه‌ای و کرک‌دار آن.

خود میوه کیوی خواص بسیار زیادی دارد و پوست آن به این خواص اضافه می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما نکته‌ای در مورد پوست انواع کیوی وجود دارد. کیوی تقریباً ۶۰ نوع دارد که بافت پوستشان گوناگون است و همهٔ آن‌ها نیز قابل خوردن‌اند. اما معمول‌ترین انواعی که خورده می‌شوند، کیوی‌های سبز و کیوی‌های طلایی‌اند.

به‌احتمال زیاد کیوی که شما انتخاب می‌کنید و می‌خرید، کیوی سبز است. داخل این کیوی سبز درخشان است و پوست کرک‌دار دارد. پوست کیوی سبز خوردنی است؛ اما ممکن است ظاهر کرک‌دار ناخوشایند آن شما را از خوردنش منصرف کند.

کیوی زرد یا طلایی

نوع دیگر کیوی که کمتر معروف و شناخته شده است، کیوی زرد یا طلایی یا آناناسی است که طعم گرمسیری آن قوی‌تر است و پوست آن کُرک ندارد و نرم است. میوهٔ این نوع کیوی، زرد است. کُرک نداشتن پوست کیوی زرد باعث می‌شود بیشتر قابل‌خوردن به نظر برسد. کیوی‌ها بسته به مناطقی که در آن پرورش داده می‌شوند انواع گوناگونی دارند که باعث می‌شود طعم‌هایی نسبتاً متفاوت داشته باشند و از نظر مواد مغذی نیز کمی متفاوت باشند.

هر مدل کیوی که انتخاب می‌کنید خوب است خواص آن را بدانید:

فیبر فراوان

فیبر بخشی از غذا‌های گیاهی است که بدن شما نمی‌تواند آن را هضم کند؛ اما در واقع حرکات روده را منظم و به دفع مدفوع کمک می‌کند. فیبر، نفخ را کاهش می‌دهد و کمکتان می‌کند راحت‌تر مدفوع کنید. کیوی منبع خوبی از فیبر است؛ اما اگر پوست آن را نیز بخورید، فیبر خیلی بیشتری هم دریافت می‌کنید.

خوردن کیوی به‌صورت کامل و با پوست می‌تواند فیبر دریافتی‌تان را تا ۵۰ درصد افزایش دهد (نسبت به زمانی که کیوی را بدون پوست می‌خورید). یک کیوی سبز با پوست، ۳ و نیم گرم فیبر و یک کیوی زرد با پوست تقریباً ۳ گرم فیبر دارد.

سرشار از آنتی‌اکسیدان

پوست کیوی سرشار از آنتی‌اکسیدان است. در واقع پوست کیوی بیشتر از سه برابر خود میوه آنتی‌اکسیدان دارد! آنتی‌اکسیدان‌ها به بدن کمک می‌کنند با رادیکال‌های آزاد بجنگد که مولکول‌های ناپایدار در بدن هستند و درصورتی‌که باقی بمانند می‌توانند آسیب سلولی ایجاد کرده و باعث پیری و بیماری شوند.

آنتی‌اکسیدان‌های کیوی شامل موارد زیر می‌شوند:. ویتامین E

اگر کیوی زرد را با پوست آن بخورید محتوای ویتامین E آن ۳۲ درصد بیشتر خواهد بود. ضمناً ویتامین E سیستم ایمنی را تقویت می‌کند و به بدن در مبارزه با عفونت کمک می‌کند.. ویتامین C

این آنتی‌اکسیدان نیز تقویت‌کنندهٔ سیستم ایمنی بدن است و مقدار ویتامین C کیوی بستگی به نوع آن دارد. مطالعه‌ای نشان داده کیوی زرد ویتامین C بیشتری نسبت به کیوی سبز دارد. به‌هرحال خوردن پوست کیوی باعث می‌شود ویتامین C بیشتری وارد بدنتان کنید..

پلی‌فنول‌ها

پلی‌فنول‌ها آنتی‌اکسیدان‌های قدرتمندی برای مبارزه با التهاب در بدن هستند. کیوی منبع خوبی از پلی‌فنول‌هاست و به‌طورکلی ۳۰ درصد از پلی‌فنول کیوی در پوست آن است.

منبع خوبی از فولیک‌اسید

پوست کیوی زرد می‌تواند دریافت فولیک‌اسید بدنتان را تا ۳۴ درصد افزایش دهد. فولیک‌اسید که ویتامین B ۹ نیز نامیده می‌شود به بدن کمک می‌کند کربوهیدرات‌ها را به سوخت تبدیل کند و شما انرژی داشته باشید.

فولیک‌اسید برای کبد و پوست و مو و چشم‌ها ضروری است و به عملکرد سیستم عصبی نیز کمک می‌کند. فولیک‌اسید برای مادران باردار نیز اهمیت ویژه‌ای دارد؛ زیرا کمبود آن می‌تواند عوارضی برای جنین داشته باشد، مانند نقص‌های مادرزادی و آنمی.

چه کسانی نباید پوست کیوی را بخورند؟

اگر سابقهٔ سنگ کلیه دارید از خوردن پوست کیوی صرف‌نظر کنید. زیرا پوست کیوی اگزالات زیادی دارد که احتمال تشکیل سنگ کلیه را در افرادی که مستعد هستند افزایش می‌دهد.

اگزالات‌ها موادی طبیعی‌اند که در برخی از گیاهان وجود دارند، مانند اسفناج و کیوی. اگزالات‌ها نقش چندانی در بدن ندارند و از ادرار دفع می‌شوند؛ اما برخی از افراد به آن بیشتر حساس‌اند.

اگزالات‌ها می‌توانند در بدن با کلسیم ترکیب شوند و جلوی جذب کلسیم را بگیرند و ضمناً می‌توانند تشکیل کریستال‌های اگزالاتی در کلیه‌ها و مفاصل بدهند.

۳ خطر احتمالی پوست کیوی اکتینیدین

پوست کیوی حاوی اکتینیدین است که در صورت مصرف زیاد می‌تواند باعث اسهال و استفراغ شود. علاوه بر این، برخی افراد به آن حساسیت دارند و پس از خوردن یک عدد از آن هم به‌سرعت دهان، لب‌ها و کامشان تحریک می‌شود. البته این یک پاسخ متوسط و معمول در بزرگسالان است و کودکان خردسال ممکن است عکس‌العمل شدیدتری نشان دهند که شامل سوزش سر دل، بثورات، مشکل تنفسی و سایر علائم می‌شود.

آغشته به آفت‌کش‌ها

به یاد داشته باشید که کیوی را قبل از خوردن بادقت بشویید. اگرچه پوست آن خوراکی است، اما ممکن است حاوی آفت‌کش باشد. حتی اگر کیوی شما به‌صورت ارگانیک تولید شده باشد، ممکن است ضایعات غیرخوراکی مانند ذرات گردوغبار روی پوست آن جمع شده باشد که نیاز به تمیزکردن دارد.

رافید‌ها

رافید‌ها بلور‌های طبیعی اگزالات کلسیم هستند که می‌توانند به‌راحتی پوشش‌های دهان را خراش دهند. علاوه بر این، ازآنجایی‌که این میوه اسیدی است، می‌تواند احساس سوزش ناخوشایندی را هنگام برخورد اسید به داخل دهان، ایجاد کند.

نکاتی برای خوردن کیوی با پوست

نیازی نیست کار خاصی انجام بدهید؛ اما اگر کرک‌های پوست کیوی را دوست ندارید توصیه‌های زیر هم بد نیستند:. کیوی زرد را انتخاب کنید که ظاهرش شبیه پوست کیوی سبز نیست و راحت‌تر می‌توانید خوردنش را تحمل کنید.. هنگام شستن کیوی با استفاده از یک برس میوه شور یا یک حولهٔ آشپزخانه، کرک‌های پوست کیوی را جدا کنید.. نمی‌توانید کیوی را مثل سیب بخورید؟ بسیار خب، کیوی را به تکه‌هایی برش بزنید یا خرد کنید، البته با پوست.

می‌توانید تکه‌های کیوی را به سالاد میوه‌تان اضافه کنید. بافت پوست کیوی، مزه شیرین به خود میوه می‌دهد.. کیوی را به اسموتی اضافه کنید. یک عدد کیوی کامل و با پوست را به اسموتی‌تان اضافه کرده و خوب میکس کنید.

منبع: تبیان

منبع: فرارو

کلیدواژه: طرز تهیه کیوی آنتی اکسیدان فولیک اسید پوست کیوی ویتامین C پلی فنول کیوی سبز پوست آن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۵۶۵۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کیومرث صابری؛ چگونه «گل‌آقا» و بعد «گل‌آقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 11 اردیبهشت بیستمین سالگرد خاموشی کیومرث صابری فومنی است؛ نام ماندگار طنز در ایران بعد از انقلاب 57 که از حسن اعتماد رهبران جمهوری اسلامی به خود و سابقه دوستی با شهید رجایی بهره برد و در فضای جنگ جسارت کرد و با حمایت سید محمود دعایی ستون «دو کلمه حرف حساب» را در روزنامه اطلاعات به راه انداخت و بعد از چند سال در ادامۀ آن مجلۀ «گل آقا» را منتشر کرد که برای خیلی‌ها یادآور دوران «توفیق» بود.
  
   نسل تازه‌ شاید نداند کیومرث صابری فومنی (که بر خلاف خیلی‌های دیگر نام شهرستان زادگاه را حذف نمی‌کرد و کامل می‌آورد) چه نقشی بر جای گذاشت و در تمام دهۀ 70 یکی از تأثیرگذارترین چهره های فرهنگی و مطبوعاتی بود و از خشکی و زُمُختی و عبوسیِ سیاست در دهۀ 60 هم می‌کاست چه رسد به دهۀ 70 که حال و هوا تغییر کرده بود.
  
  روزنامۀ اطلاعات نزد برخی به عنوان روزنامه‌ای خنثی شناخته می‌شد و می‌شود اما همین روزنامه کارهایی کرده کارستان که از هر کسی برنمی‌آمده و یکی هم ستون «دو کلمه حرف حساب» با محتوای طنز در این روزنامه است. آن هم در چه سالی؟ 23 دی 1363 بود. در گرماگرم جنگ که روزنامه‌ها و خود سیاست عبوس بود و رابطۀ مردم با طنز در برنامه‌ "صبح جمعه با شما"ی رادیو خلاصه می‌شد و شوخی با گوشت 75 تومانی (75 تا تک تومان و نه 75000 یا 500 هزار تومان!) و کمی دیگر از این دست؛ پس از اتفاقات سال 60 همه دست به عصا شده بودند.

«دو کلمه حرف حساب» یک اتفاق بزرگ در تاریخ مطبوعات بعد از انقلاب است که طنز ژورنالیستی و مکتوب را احیا کرد و اگر سابقۀ نویسندۀ آن در دوستی با شهید رجایی چه در دبیرستان کمال و چه دوران وزارت آموزش و پرورش و نخست‌وزیری و ریاست جمهوری او و بعد هم دوران کوتاهی در دورۀ ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای نبود این امکان هرگز فراهم نمی‌آمد و نقش مرحوم سید محمود دعایی هم از این نظر ستودنی است.

 او ستون‌های روزنامه را به نویسندگان منتقدی داد که با اصل انقلاب و نظام مشکل نداشتند هر چند که در صفحات لایی نویسندگانی چون سعیدی سیرجانی و باستانی پاریزی یا اسلامی ندوشن و چهره‌های کلاسیک دیگر نیز می‌نوشتند.

  از آن پس تا روزنامۀ اطلاعات را می‌خریدیم اول و قبل از آن که کاملا باز کنیم گوشه سمت راست صفحۀ 3 را کنار می‌زدیم تا ببینیم "دو کلمه حرف حساب" دارد یا نه و گاه در همان حالت می‌خواندیم. مثل حالا نبود که در گوشی تلفن همراه به هر سو سرک بکشی و تازه در این روزگار هم نویسندگان صاحب سبک همچنان متفاوت‌اند.

  کیهان هم البته بعدها یک ستون را در صفحۀ ماقبل آخر به طنزنویسی داد که ارزش کار صابری را بیشتر نشان می‌داد و گویا نویسندۀ آنها وفاداری خود را به طرقی دیگر نشان داده بود و البته دلی نمی‌ربود.

  این که در اوج جنگ و در روزنامه‌ای که سرپرست آن را امام خمینی تعیین کرده طنز سیاسی بنویسی کاری نبود که از هر که برآید ولی صابری فومنی انجام داد و «گل آقا» فراتر از آن که خاطره توفیق را زنده می کرد یادآور امضای دهخدای بزرگ بود: "دخو" در دورانی که «چرند و پرند» را در روزنامۀ "صور‌اسرافیل" می‌نوشت.

  خیلی‌ها نمی‌دانستند نام اصلی «گل‌آقا» چیست و لو هم نمی‌داد مگر مواقعی که در همان ستون جدی می‌نوشت و لوگو نداشت اما مشخص شد که او کیست.

 با این حال تصویری از او منتشر نمی‌شد و فراموش نمی‌کنم که اول بار وقتی در یکی از جلسات ماهانۀ خانۀ عمویم او را از نزدیک دیدم مدام آن جثۀ کوچک با ظاهر غیر حزب‌اللهی و ریش تراشیده و با لهجۀ گیلکی را ورانداز می‌کردم و نمی‌توانستم باور کنم گل‌آقا هم او باشد و بعدتر که به خاطر فعالیتی که در کار گل و گیاه داشتم به خانۀ او بالای پل صدر در خیابان شریعتی رفتم او را صمیمی‌تر هم یافتم و وقتی دانست نه به اندازۀ او اما اهل ادبیات هم هستم حرف‌هامان بیشتر گل انداخت خاصه درست در یکی از روزهای عید نوروز 1368 که هر دو از خبر استعفا یا برکناری آیت‌الله منتظری شوکه شده بودیم و کار به سخن گفتن از سیاست هم کشید و با این که 24 سالی بزرگ‌تر بود اختلاف سنی زیادی حس نمی‌کردم. از گل و گیاه و فضای سبز به شعر و ادبیات تا مطبوعات و روزنامه‌نگاری و البته سیاست و انطباق تصویر گل‌آقایی که در نوشته‌ها می‌شناختم با آن کاراکتر ذهن مرا درگیر کرده بود.

  گل‌آقا اما بیش از آن که یادآور آن ستون باشد به خاطر «مجلۀ گل‌آقا» بر سر زبان‌ها افتاد. نشریه ای با حال و هوای "توفیق"  که 6 سال بعد از راه‌اندازی آن ستون و اول آبان 1369 با شمارگان صد هزار نسخه به قیمت 15 تومان روی دکه رفت و به سرعت به فروش رسید و به چاپ دوم و شاید سوم رسید و تجدید چاپ شد. صابری البته مجله را با همکاری مرتضی فرجیان راه انداخت اما چنان با صابری شناخته می‌شد که پایان همکاری آن دو چندان که تصور می‌شد سر و صدا نکرد. هر چند به خاطره ای تلخ بدل شد و برخی معتقدند در حق مرحوم فرجیان جفا شد.

غم بزرگ زندگی او البته از دست دادن فرزند جوان خود -آرش- در سانحۀ رانندگی بود و نمی دانم چرا بزرگان ادبی ما که به سوگ فرزند نشسته اند کم نیستند. با این حال همین که ذوق او در پی این سوگ مرد افکن نخشکید و دوباره نوشت، کاری ساده نبود و حالا زندگی او بیش از پیش «پوپک» بود که برای روشن نگاه داشتن چراغ گل آقا پس از پدر کوشید اما او هم یک جا متوقف کرد چون زمانه، دیگر شده بود.
   
  گل‌آقا در تمام دهۀ 70 نشریه‌ای مهم و خواندنی و تأثیر‌گذار بود که مطالب آن نقل می‌شد و از توقیف‌های 1379 نیز جان به در برد اما دو سال بعد در دوم آبان 1381 و در دوازدهمین سالگرد تولد مجله خود صابری تصمیم به توقف انتشار گرفت و این بار امضای نوشتۀ او نه گل‌آقا بود نه شاغلام و نه غضنفر (شخصیت‌هایی که خلق کرده بود تا نمایندگان تیپ‌های مختلف اجتماعی باشند) بلکه امضا کرد: صابری فومنی. یعنی پایان و خداحافظ!

  او هیچ‌گاه دلیل توقف انتشار نشریه‌ای را که به یک نهاد تبدیل شده بود اعلام نکرد اما همان موقع برخی حدس زدند پس از دوم خرداد 76 و در پی ظهور طنزنویسانی چون سید ابراهیم نبوی ذائقۀ مردم تغییر کرده بود و نه می‌توانست مانند آنها باشد و نه شکل گذشته مخاطبان را سیراب می کرد ولی دلیل اصلی چیز دیگری بود. این که انتظار داشت نه تنها تحمل شود بلکه او را قدر بدانند که توجه مردم را به داخل جلب کرده ولی حاکمیت و سلیقه ها چندان دوپاره شده بود که اعتماد سابق به او هم زایل شده بود. 
  
  انکار نمی‌کرد که ایفای نقش سوپاپ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی بد نیست ولی وقتی آدمی با مشخصات سعید مرتضوی به جان مطبوعات افتاده بود نه می‌شد با او در افتاد و نه نادیده‌اش گرفت و ادامۀ انتشار عملا ممکن نبود. اگر از نهادهای غیر دولتی انتقاد می‌کرد چه بسا سراغ او می‌آمدند و اگر از خاتمی با اقتدارگرایان هم‌سو می‌شد. در این فضا گویا حسن حبیبی که حامی و در عین حال سوژۀ گل‌آقا بود توصیه کرد فتیله را پایین بکشد.

  این احتمال هم جدی است که وقتی شنید به سرطان مبتلاست نمی‌توانست ادامه دهد و کمتر از دوسال بعد درگذشت. جالب این که مشهورترین جمله دربارۀ گل‌آقا سخنی است که هرگز نگفت و ننوشت: "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق!"

  در آستانۀ دوم خرداد 1376 این شایعه به شکلی بسیار گسترده پیچید که گل‌آقا نوشته "بنویسید خاتمی بخوانید ناطق" یعنی قرار نیست آرا درست شمرده شود حال آ‌ن که چنین جمله‌ای را ننوشته بود اما ضرب‌المثل و به گل‌آقا منتسب شد.

  در دوران "دو کلمه حرف حساب" روزنامۀ اطلاعات و بعد از آن که رهبران نهضت آزادی را افراد مسلحی ربودند و گویا شبه تیربارانی دروغین به قصد ترساندن برای آنان ترتیب دادند این خبر در رسانه ها قابل نقل نبود و از اینترنت و کانال تلگرامی و شبکۀ ماهواره‌ای هم البته خبری نبود اما گل‌آقا در قالب طنز نوشت که "شاغلام پیشنهاد داد دسته جمعی به بهشت‌زهرا برویم و زیارت اهل قبور کنیم و گفتیم: نه! خطرناک است. مگر نشنیده‌ای که می‌زنند؟ شاغلام پاسخ می‌دهد ولی ما پنج نفریم در حالی که آنها 9 نفر بودند. گل آقا هم می‌گوید: درست است ولی آنها اول می‌زنند بعد می‌شمرند!"

  از ویژگی‌های صابری این بود که نثری بسیار فاخر داشت و با ادبیات کلاسیک و معاصر نیک آشنا بود و بی‌شک برخی از نوشته‌های او در کتاب‌های درسی به عنوان نمونۀ نثر پیراسته قابل درج و تدریس است اگر ذوقی مانده باشد. کافی است اشاره شود که وجه ادبی منحصر به خود صابری هم نبود.تا جایی که ابوالفضل زرویی نصرآباد یکی از بالیدگان گل آقاست که او هم ناباورانه چشم از جهان بست و از بیشتر ویژگی‌های صابری برخوردار بود و راز توقف انتشار گل آقا را هم او فاش کرد وقتی صابری رفته و خود نیز با مرگ دست و پنجه نرم می کرد.

  الگوی اصلی گل‌آقا اما نه توفیق‌ها که  علی اکبر‌خان دهخدا بود. مشروطه‌خواه، اهل ادبیات، نویسنده، ملی، روزنامه‌نگار و البته فرهنگ‌نویس و صابری فومنی فرصتی برای انجام این آخری پیدا نکرد.
  

  از خاطرات قابل توجه کیومرث صابری یکی این بود که چند ماه مانده به درگذشت امام خمینی همراه با مرحوم دعایی به دیدار رهبر فقید انقلاب می‌رود. در حالی که بعد از قبول قطعنامه 598 و تعبیر جام زهر تمام دیدارهای عمومی امام لغو شده بود و به خاطر آن و نیز بیماری سرحال نبود و صابری می‌گوید بسیار خسته و حتی افسرده به نظر می‌رسید و نگاه‌مان نمی‌کرد و دعایی گفت: پس ما برویم چون شما نگاه مان هم نمی‌کنید ولی آقا! این آقا گل‌آقاست ها و تا امام نام او را شنید نگاهی کرد و لبخند زد و خندید.

  آدم‌هایی چون کیومرث صابری فومنی در گذر زمان بیشتر شناخته می‌شوند و در این 20 سال عیار او روشن‌تر شده است و نثر او همچنان گواه است. نثری که جا دارد در کتاب های درسی بیاید بلکه دانش آموزان هم از این همه ملولی کتاب های درسی به درآیند.
---------------------
* طرح نمایه از هادی حیدری کارتونیست برجستۀ مطبوعات که خود از دست پروردگان و همکاران گل آقا بوده و در این 20 سال هیچ گاه از یاد او فرونکاسته. 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دیدار گل آقا و آیت الله خامنه ای (+عکس)

دیگر خبرها

  • چرا برخی مادران باردار مُهر می‌خورند؟
  • سابقه نامزدهای انتخابی را در سامانه «انتخاب ایران» بخوانید
  • سهم ۲۴ درصدی مرکبات و کیوی در تولید ناخالص مازندران
  • کیوی و مرکبات نخستین زنجیره ارزش مازندران است
  • سابقه نامزدتان را در سامانه «انتخاب ایران» بخوانید
  • اگر معده درد یا رفلاکس معده دارید، این مطلب را بخوانید
  • وزیر ارتباطات: رفع فیلتر صرفا با امضای رئیس جمهور؟ توصیه می‌کنم دوباره قانون را بخوانید
  • ۶ اشتباه رایج بعد از غذا خوردن
  • 6 اشتباه رایج بعد از غذا خوردن
  • کیومرث صابری؛ چگونه «گل‌آقا» و بعد «گل‌آقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!